رمان دربرگیرندهی مناسبات و روابطی است که تمامی انسانها در زندگی روزمره با آن مواجه هستند و مشغلهی شخصیتهای داستان نیز از نوع مشغلههای ذهنی تمامی انسانها است. دغدغههایی همچون عشق، ثروت، شهرت و… بدین ترتیب ما با یک روایت کاملاً رئال مواجه هستیم. زندگی در نظر داستایفسکی همچون یک بازی قمار است که انسان در آن هست تا فقط انتخاب کند و گردانه را بچرخاند، و این که «این انتخاب آیا موفقیت و پیروزی دربردارد یا خیر؟» چیزی فرای دستان قدرت بشریت است. نکتهی جالب و ظریفی که در قمارباز داستایفسکی به چشم میخورد همزمانی اتفاقات و رویدادهای غافلگیرکنندهی داستان با خارج شدن از قمارخانه است. یعنی تمام اتفاقات که داستان را میبافند زمانی رخ میدهند که یکی از شخصیتهای داستان از بازی قمار فارغ شده و در حال بازگشت از قمارخانه به مسافرخانه است. به طوری که گویی آنها به هنگام وارد شدن به قمارخانه گردونهی زندگی را به حرکت در میآورند و هر بار بر روی عددی –شرایطی- خاص نشانهی گردونه میایستد و چگونگی ادامهی زندگیشان را رقم میزند.
«قمارباز» یکی از آثار درخور و ممتاز داستایفسکی است که در سن ۴۵ سالگی وی، تنها در مدت ۲۶ روز نگاشته شده است. داستان رمان ماجرای خانوادهای روس است که بر اثر تحولات و بیلیاقتیها ثروت انبوه خود را از دست داده و مجبور به مهاجرت به کشور دیگری شدهاند. راوی داستان که معلم فرزندان این خانواده است داستان را در حالی روایت میکند که یا از قمارخانه برگشته است و یا در راه قمارخانه است. وی که به شانس خودش در قمار اعتقاد راسخ دارد مدام در اندیشه قمار است و آن را تنها راه محقق شدن خواستههایش میداند.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.